آشنای با مهم ترین اصطلاحات فارکس و مفاهیم اولیه آن!

در سال‌های اخیر، سرمایه‌گذاری و معامله در بازار «فارکس» (Forex) به دلیل پتانسیل بالای سودآوری و امکان کسب درآمد دلاری به یکی از جذاب‌ترین گزینه‌های سرمایه‌گذاری تبدیل شده است. این بازار مالی جهانی، که به واسطه شهرتش توانسته است افراد زیادی را از سراسر جهان به خود جلب کند، یکی از بزرگ‌ترین و پویاترین بازارهای مالی به شمار می‌آید. برای کاهش ریسک معاملات و جلوگیری از ضرر و زیان، ضروری است که قبل از ورود به این بازار، با اصطلاحات و مفاهیم پایه‌ای آن آشنا شوید. در این مقاله، قصد داریم شما را با مجموعه‌ای از اصطلاحات ساده و مفید آشنا کنیم که دانستن آن‌ها برای هر کسی که علاقه‌مند به فعالیت در بازار فارکس است، حیاتی است.

اصطلاحات فارکس و مفاهیم اولیه آن

آشنایی با اصطلاحات فارکس برای موفقیت در این بازار ضروری است. بازار فارکس یکی از پیچیده‌ترین بازارهای مالی جهان است و بدون درک صحیح از اصطلاحات و مفاهیم پایه‌ای آن، امکان تحلیل درست بازار و تصمیم‌گیری‌های هوشمندانه را نخواهید داشت. اصطلاحات زیر از مهم ترین اصطلاحات فارکس هستند که معنی و مفهوم آنها را در ادامه شرح داده ایم:

لات (Lot)

این اصطلاح یکی از مهم ترین اصطلاحات فارکس است. لات به واحد اندازه‌گیری حجم معامله در فارکس گفته می‌شود. در واقع، لات میزان استانداردی است که معامله‌گران برای خرید یا فروش ارزها در بازار فارکس استفاده می‌کنند.

انواع لات‌ها:

• لات استاندارد (Standard Lot): برابر با 100,000 واحد از ارز پایه است.
• مینی لات (Mini Lot): برابر با 10,000 واحد از ارز پایه است.
• میکرو لات (Micro Lot): برابر با 1,000 واحد از ارز پایه است.
• نانو لات (Nano Lot): برابر با 100 واحد از ارز پایه است.

مثال:
فرض کنید شما یک معامله استاندارد لات (100,000 واحد) در جفت ارز EUR/USD انجام می‌دهید. اگر ارزش EUR/USD برابر با 1.10 باشد، شما 100,000 یورو می‌خرید و در ازای آن 110,000 دلار آمریکا می‌پردازید.

پیپ (Pip)

پیپ کوچک‌ترین واحد تغییر قیمت در یک جفت ارز است. در اکثر جفت ارزها، پیپ برابر با 0.0001 است (یعنی چهارمین رقم اعشار).

مثال:
اگر قیمت جفت ارز EUR/USD از 1.1000 به 1.1001 تغییر کند، این تغییر معادل 1 پیپ است. این یعنی ارزش یورو در مقابل دلار آمریکا 1 پیپ افزایش یافته است.

پیپت (Pipette)

پیپت واحدی کوچکتر از پیپ است و برابر با 0.1 پیپ یا به عبارت دیگر پنجمین رقم اعشار در اکثر جفت ارزها است.

مثال:
اگر قیمت EUR/USD از 1.10001 به 1.10002 تغییر کند، این تغییر معادل 1 پیپت است. این یعنی قیمت به اندازه 1 پیپت افزایش یافته است. پیپت بیشتر برای دقیق‌تر کردن محاسبات و نمایش نوسانات ریز قیمت‌ها استفاده می‌شود.

بروکر (Broker)

بروکر، یا کارگزار، یکی از مهم ترین اصطلاحات فارکس، واسطه‌ای است که بین معامله‌گران و بازار فارکس قرار می‌گیرد. بروکرها به کاربران خود امکان می‌دهند تا از طریق پلتفرم‌های معاملاتی، به خرید و فروش ارزها و سایر دارایی‌ها بپردازند. بروکرها در ازای ارائه این خدمات، معمولاً کارمزدی از معامله‌گران دریافت می‌کنند.

مثال:
فرض کنید شما قصد دارید در بازار فارکس جفت ارز EUR/USD را معامله کنید. شما به یک بروکر مثل “FXTM” یا “Alpari” مراجعه می‌کنید و از طریق پلتفرم معاملاتی آن‌ها سفارش خود را ثبت می‌کنید. بروکر سفارش شما را به بازار متصل کرده و به شما امکان خرید یا فروش این جفت ارز را می‌دهد.

اگر به روش های کسب درآمد دلاری علاقه مند هستید، احتمالا کسب درآمد از طریق بازی نیز برای شما جذاب است. ما در آکادمی ولسام یک دوره جذاب و جامع به صورت رایگان برای کسب درآمد از بازی ها تهیه کردیم که شما عزیزان می توانید از طریق لینک زیر این دوره را مشاهده کنید:

دوره رایگان و جامع بازی کن پول دربیار

پلتفرم (Platform)

پلتفرم در فارکس به نرم‌افزاری گفته می‌شود که معامله‌گران از آن برای انجام معاملات خود استفاده می‌کنند. این نرم‌افزارها امکان تحلیل نمودارها، ثبت سفارشات، مشاهده قیمت‌ها و مدیریت معاملات را به کاربران می‌دهند.

مثال:
یکی از مشهورترین پلتفرم‌های معاملاتی در فارکس، “MetaTrader 4” یا “MT4” است. این پلتفرم به کاربران امکان می‌دهد تا نمودارهای قیمتی را تحلیل کنند، سفارش‌های خرید و فروش ثبت کنند و معاملات خود را مدیریت کنند. با استفاده از MT4، شما می‌توانید به راحتی در بازار فارکس فعالیت کنید.

تحلیل تکنیکال (Technical Analysis)

تحلیل تکنیکال روشی است که با استفاده از داده‌های تاریخی قیمت و حجم معاملات، به پیش‌بینی قیمت‌های آینده در بازار می‌پردازد. در این تحلیل، معامله‌گران از نمودارها، الگوها و اندیکاتورها استفاده می‌کنند تا نقاط ورود و خروج مناسب را شناسایی کنند.

مثال:
فرض کنید شما در حال بررسی نمودار جفت ارز EUR/USD هستید و متوجه می‌شوید که قیمت‌ها به یک سطح مقاومتی نزدیک شده‌اند. با استفاده از تحلیل تکنیکال، ممکن است تصمیم بگیرید که وقتی قیمت از این سطح بالاتر رفت، خرید کنید، زیرا این می‌تواند نشانه‌ای از افزایش بیشتر قیمت باشد.

تحلیل فاندامنتال (Fundamental Analysis)

تحلیل فاندامنتال یکی دیگر از اصطلاحات فارکس است که باید معنی آن را بدانید. روشی است که بر اساس عوامل اقتصادی، مالی، و سیاسی، به بررسی ارزش ذاتی یک ارز یا دارایی پرداخته و پیش‌بینی می‌کند که قیمت آن چگونه تغییر خواهد کرد. این تحلیل به بررسی عواملی مانند نرخ بهره، رشد اقتصادی، نرخ بیکاری، و سیاست‌های پولی کشورها می‌پردازد.

مثال:
اگر بانک مرکزی اروپا تصمیم بگیرد که نرخ بهره را افزایش دهد، این می‌تواند باعث تقویت یورو در برابر سایر ارزها شود. یک معامله‌گر که از تحلیل فاندامنتال استفاده می‌کند، ممکن است با در نظر گرفتن این عامل، پیش‌بینی کند که جفت ارز EUR/USD در آینده افزایش خواهد یافت و بر این اساس معامله خود را انجام دهد.

در بازار فارکس، درک اصطلاحات مختلف برای معامله‌گران اهمیت زیادی دارد. در اینجا به توضیح برخی از این اصطلاحات با مثال می‌پردازیم:

بالانس (Balance)

بالانس به موجودی حساب معاملاتی شما پس از انجام معاملات و محاسبه سود و زیان آن‌ها اشاره دارد. این مقدار شامل سود یا زیان باز نیست، یعنی تنها شامل پول نقد موجود در حساب شما است.

مثال:
فرض کنید شما 1,000 دلار در حساب فارکس خود واریز کرده‌اید. اگر دو معامله انجام دهید که یکی 100 دلار سود و دیگری 50 دلار ضرر داشته باشد، بالانس حساب شما برابر با 1,050 دلار خواهد بود.

ایکوئیتی (Equity)

ایکوئیتی یا سرمایه جاری حساب، نشان‌دهنده مقدار کل دارایی شما در یک لحظه خاص است و شامل بالانس حساب به اضافه سود یا زیان معاملات باز است.

مثال:
اگر بالانس حساب شما 1,050 دلار باشد و یک معامله باز با 50 دلار سود داشته باشید، ایکوئیتی حساب شما 1,100 دلار خواهد بود.

اهرم (Leverage)

یکی از مهم ترین اصطلاحات فارکس، اهرم است. اهرم ابزاری است که به شما اجازه می‌دهد با استفاده از مبلغ کمتری از سرمایه خود، بتوانید معاملاتی با حجم بزرگ‌تر انجام دهید. اهرم به صورت نسبت بیان می‌شود، مثلاً 1:100 به این معناست که شما می‌توانید با 1 دلار، 100 دلار معامله کنید.

مثال:
اگر شما با 100 دلار و با استفاده از اهرم 1:100 معامله کنید، می‌توانید تا 10,000 دلار ارز معامله کنید.

نوشته های مشابه:

مارجین (Margin)

مارجین مقدار پولی است که برای باز کردن یک موقعیت معاملاتی و نگه داشتن آن به عنوان ضمانت (Collateral) لازم است. این مبلغ از بالانس شما کسر می‌شود تا اهرم مورد استفاده شما پوشش داده شود.

مثال:
اگر اهرم 1:100 دارید و می‌خواهید یک معامله 10,000 دلاری انجام دهید، باید 100 دلار به عنوان مارجین در حساب خود داشته باشید.

اورلپ (Overlap) یا همپوشانی

در تحلیل تکنیکال، اورلپ به معنای همپوشانی یا همپوشانی نمودارها یا الگوهای مختلف است. این اصطلاح معمولاً به نواحی گفته می‌شود که نمودارها، الگوها یا زمان‌های مختلف در تحلیل تکنیکال همپوشانی دارند و به بررسی تاثیرات این همپوشانی بر قیمت و روند بازار می‌پردازد.

مثال: فرض کنید شما در حال تحلیل نمودار روزانه جفت ارز EUR/USD هستید و همزمان به الگوی سر و شانه (Head and Shoulders) و سطح حمایت و مقاومت نگاه می‌کنید. اگر سطح حمایت که در تحلیل تکنیکال مشخص کرده‌اید، همزمان با ناحیه‌ای از الگوی سر و شانه همپوشانی دارد، این ناحیه می‌تواند به عنوان نقطه مهمی برای تصمیم‌گیری در مورد خرید یا فروش در نظر گرفته شود.

پارشال (Partial)

پارشال به معنای معامله جزئی یا تکمیل بخشی از معامله است. این اصطلاح معمولاً در زمانی استفاده می‌شود که معامله‌گر تصمیم می‌گیرد بخشی از موقعیت خود را ببندد یا در موقعیتی که باز کرده است، تنها بخشی از حجم مورد نظر را معامله کند.

مثال: فرض کنید شما یک معامله خرید در جفت ارز GBP/JPY با حجم 10,000 واحد باز کرده‌اید و اکنون قیمت در حال افزایش است. شما تصمیم می‌گیرید تا 5,000 واحد از این معامله را ببندید تا سودی جزئی از آن کسب کنید و باقی‌مانده موقعیت را حفظ کنید. این عمل به عنوان بستن پارشال (بخشی) از معامله شناخته می‌شود.

حد سود (Take Profit)

حد سود سفارشی است که معامله‌گر به بروکر می‌دهد تا وقتی که قیمت به سطح مشخصی رسید، معامله را با سود ببندد. این ابزار برای قفل کردن سود و جلوگیری از بازگشت قیمت‌ها استفاده می‌شود.

مثال:
فرض کنید شما جفت ارز EUR/USD را در قیمت 1.1000 خریداری کرده‌اید و انتظار دارید قیمت به 1.1050 برسد. شما می‌توانید یک حد سود در 1.1050 تعیین کنید تا وقتی که قیمت به این سطح رسید، معامله با سود بسته شود.

حد ضرر (Stop Loss)

حد ضرر سفارشی است که به بروکر داده می‌شود تا وقتی که قیمت به سطح مشخصی رسید، معامله را با زیان متوقف کند. این ابزار برای محدود کردن ضرر در صورت حرکت بازار در جهت مخالف استفاده می‌شود.

مثال:
اگر جفت ارز EUR/USD را در قیمت 1.1000 خریده‌اید و می‌خواهید حداکثر 50 پیپ زیان کنید، می‌توانید حد ضرر را در 1.0950 تعیین کنید.

روند (Trend)

روند به جهت کلی حرکت قیمت‌ها در یک بازه زمانی مشخص اشاره دارد. روندها می‌توانند صعودی (افزایش قیمت‌ها)، نزولی (کاهش قیمت‌ها)، یا خنثی (بدون تغییر قابل توجه) باشند.

مثال:
اگر قیمت جفت ارز EUR/USD در طی چند هفته گذشته به طور مداوم در حال افزایش باشد، این نشان‌دهنده یک روند صعودی است.

حمایت (Support)

حمایت سطح قیمتی است که انتظار می‌رود از کاهش بیشتر قیمت جلوگیری کند. در این سطح، تقاضا برای خرید افزایش می‌یابد و معمولاً باعث افزایش قیمت می‌شود.

مثال:
اگر قیمت EUR/USD به 1.0900 برسد و چندین بار نتواند پایین‌تر از این سطح برود، 1.0900 به عنوان سطح حمایت شناخته می‌شود.

مقاومت (Resistance)

یکی از اصطلاحات فارکس که احتمالا زیاد شنیده اید، مقاومت است. مقاومت سطح قیمتی است که انتظار می‌رود از افزایش بیشتر قیمت جلوگیری کند. در این سطح، عرضه برای فروش افزایش می‌یابد و معمولاً باعث کاهش قیمت می‌شود.

مثال:
اگر قیمت EUR/USD به 1.1100 برسد و چندین بار نتواند از این سطح بالاتر برود، 1.1100 به عنوان سطح مقاومت شناخته می‌شود.

بازار صعودی (Bullish)

بازار صعودی به وضعیتی اشاره دارد که قیمت‌ها در حال افزایش هستند یا انتظار می‌رود که افزایش یابند. این نوع بازار معمولاً با اعتماد به نفس و خوش‌بینی سرمایه‌گذاران همراه است.

مثال:
اگر شاخص‌های اقتصادی مثبت باشند و قیمت‌ها در بازار ارز به طور پیوسته افزایش یابند، می‌توان گفت که بازار در وضعیت صعودی قرار دارد.

بازار نزولی (Bearish)

بازار نزولی به وضعیتی اشاره دارد که قیمت‌ها در حال کاهش هستند یا انتظار می‌رود که کاهش یابند. این نوع بازار معمولاً با نگرانی و بدبینی سرمایه‌گذاران همراه است.

مثال:
اگر اخبار منفی اقتصادی منتشر شود و قیمت‌ها در بازار ارز به طور پیوسته کاهش یابند، می‌توان گفت که بازار در وضعیت نزولی قرار دارد.